۱۳۸۷ بهمن ۱۸, جمعه

پنجاه راه بازی با اعصاب دیگران

پنجاه راه بازی با اعصاب دیگران

1.روزهاي تعطيل مثل بقيه روزها ساعتتون رو كوك كنين تا همه از خواب بپرن

2.سر چهارراه وقتي چراغ سبز شد دستتون رو روي بوق بذارين تا جلويي ها زود تر راه بيفتند

3.وقتي ميخواين برين دست به آب با صداي بلند به اطلاع همه برسونين

4.وقتي از کسي آدرسي رو مي پرسين بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوي چشمش از يه نفر ديگه بپرسين

5.کرايه تاکسي رو بعد از پياده شدن و گشتن تمام جيبهاتون به صورت اسکناس هزاري پرداخت کنيد

6.همسرتون رو با اسم همسر قبليتون صدا بزنين

7.جدول نيمه تموم دوستتون رو حل کنين

8.روي اتوبان و جاده روي لاين منتهي اليه سمت چپ با سرعت پنجاه کيلومتر در ساعت حرکت کنين

9.وقتي عده زيادي مشغول تماشاي تلويزيون هستند مرتب کانال رو عوض کنين

10.از بستني فروشي بخواين که اسم پنجاه و چهار نوع بستني رو براتون بگه

11.در يک جمع سوپ يا چايي رو با هورت کشيدن نوش جان کنين

12.به کسي که دندون مصنوعي داره بلال تعارف کنين

13.وقتي از آسانسور پياده ميشين دکمه هاي تمام طبقات رو بزنين و محل رو ترک کنين

14.وقتي با بچه ها بازي فکري مي کنين سعي کنين از اونها ببرين

15.موقع ناهارتوي يک جمع جزئيات تهوع وگلاب به روتون استفراغي که چند روز پيش داشتين رو با آب و تاب تعريف کنين

16.ايده هاي ديگران رو به اسم خودتون به کار ببرين

17.بوتيک چي رو وادار کنيد شونصد رنگ و نوع مختلف پيراهنهاشو باز کنه و نشونتون بده و بعد بگين هيچ کدوم جالب نيست و سريع خارج بشين

18.شمع هاي کيک تولد ديگران رو فوت کنين

19.اگر سر دوستتون طاسه مرتب از آرايشگرتون تعريف کنين

20.وقتي کسي لباس تازه مي خره بهش بگين خيلي گرون خريده و سرش کلاه رفته

21.صابون رو هميشه کف وان حموم جا بذارين

22.روي ماشينتون بوقهاي شيپوري نصب کنين

23.وقتي دوستتون رو بعد ازيه مدت طولاني مي بينين بگين چقدر پير شده

24.وقتي کسي در جمعي جوک تعريف مي کنه بلافاصله بگين خيلي قديمي بود

25.چاقي و شکم بزرگ دوستتون رو مرتب بهش يادآوري کنين

26.بادکنک بچه ها رو بترکونين

27.مرتب اشتباه لغوي و گرامري ديگران هنگام صحبت رو گوشزد کنين و بهش بخندين

28.وقتي دوستتون موهاي سرش رو کوتاه ميکنه بهش بگين موي بلند بيشتر بهش مي ياد

29.بچه جيغ جيغوي خودتون رو به سينما ببرين

30.کليد آپارتمان طبقه سيزدهم تون رو توي ماشين جا بذارين و وقتي به در آپارتمان رسيدين يادتون بياد! ﴿اين راه هم جنبه هايي از مازوخيسم در بر داره

31.ايميل هاي فورواردي دوستتون رو هميشه براي خودش فوروارد كنين

32.توي كنسرتهاي موسيقي بزرگ و هنري ، بي موقع دست بزنين

33.هر جايي كه مي تونين ، آدامس جويده شده تون رو جا بذارين! ﴿توي دستكش دوستتون بهتره

34.حبه قند نيمه جويده و خيستون رو دوباره توي قنددون بذارين

35.نصف شبها با صداي بلند توي خواب حرف بزنين

36.دوستتون كه پاش توي گچه رو به فوتبال بازي كردن دعوت كنين

37.عكسهاي عروسي دوستتون رو با دستهاي چرب تماشا كنين

38.پيچهاي كوك گيتار دوستتون رو كه ۵ دقيقه ديگه اجراي برنامه داره حداقل ۲۷۰ درجه در جهات مختلف بچرخونين

39.با يه پيتزا فروشي تماس بگيرين و شماره تلفن پيتزا فروشي روبروييش كه اونطرف خيابونه رو بپرسين

40.شيشه هاي سس گوجه فرنگي و هات سس فلفل رو عوض كنين

41.موقع عكس رسمي انداختن براي هر كس جلوتونه شاخ بذارين

42.توي ظرفهاي آجيل براي مهموناتون فقط پسته ها و فندقهاي دهان بسته بذارين

43.شونصد بار به دستگاه پيغام گير تلفن دوستتون زنگ بزنين و داستان خاله سوسكه رو تعريف كنين

44.توي روزهاي باروني با ماشينتون با سرعت از وسط آبهاي جمع شده رد بشين

45.توي جاي كارت دستگاههاي عابر بانك چوب كبريت فرو كنين

46.جاي برچسبهاي قرمز و آبي شيرهاي آب توالت هتل ها رو عوض كنين

47.يكي از پايه هاي صندلي معلم يا استادتون رو لق كنين

48.توي مهموني ها مرتب از بچه چهار ساله تون بخواين كه هر چي شعر بلده بخونه

49.چراغ توالتي كه مشتري داره و كليد چراغش بيرونه رو خاموش كنين

50.ورقهاي جزوه ء ۳۰۰ صفحه اي دوستتون كه ازش گرفتين زيراكس كنين رو قاطي پاتي بذارين ، يه بر هم بزنين ، بعد بهش پس بدين

کارهایی که می شه تو آسانسور انجام داد:

وقتي در اسانسور بسته ميشه با صداي بلند بگين :نترسين.. نگران نباشين ..لازم نيست خونواده هاتون رو خبر کنين چند لحظه ديگه در باز ميشه

وقتي از آسانسور پياده ميشين دگمه همه طبقات رو بزنين…مخصوصا اگه يه عده هنوز تو آسانسور هستن

يه دوست خيالي تون رو جوري که انگار همراه شما هست به همه معرفي کنين و شروع کنين الکي باهاش حرف زدن

رو به ديوار آسانسور در حالي که پشت تون به همه هست بايستين…اگه شما نفر اولي باشيد که سوار شدين به احتمال زياد بقيه هم همين کارو ميکنن

يه دفه بگين : اي واي ..نه .. بارون گرفت… بعدش چترتون رو باز کنين

از همه آدرس اي- ميلشون رو بپرسين و بعد آدرس هاشون رو مسخره کنين

توي يه دستمال فين کنين سپس به بقيه نشون بدين

در کيفنون رو باز کنين و انگار يکي اون تو هست يواش بگين ..هواي کافي داري؟؟؟

هر کسي که وارد ميشه باهاش دست بدين و يه سلام عليک حسابي بکنين و بگين ميتو نه شما رو جنا ب تيمسار صدا کنه

هر از چند گاهي صداي گربه در بيارين

به يکي از مسافر ها خيره بشين بعد يه دفعه بگين ..ا وه تو که يکي از اون هايي…بعد تا ميتونين ازش فاصله بگيرين

يه عروسک خيمه شب بازي دستتون بکنين و با بقبه مسافر ها از طرف اون حرف بزنين

هر طبفه که ميرسين ..صداي دينگ در بيارين..بعد به يکي از مسافر ها بگين نوبت تو هست …خدا بيامرزتت

يه صندلي (تا شو) با خودتون بيارين يه دوربين با خودتون بيارين و از بقيه مسافر ها عکس بگيرين



۱۳۸۷ آذر ۵, سه‌شنبه

اگه گفتی این قایق چی کم داره ؟
...
...
یه محمد یه قلیون یه اینترنت بی سیم یه پتو

۱۳۸۷ آذر ۱, جمعه

وقتي محمد ما ميتواند وبلاگ بنويسد، محمد الهام چطور نتواند بنويسد؟
من به شخصه اميد خودم رو دارم

حسين
يك اذر هشتاد وشش